سکوت،تنها صدای خداست

سايه و سكوت

سایه و سکوت

 

صفحه اصلی
ارتباط با من
لوگوی وبلاگ
 

 

 



Saturday, September 11, 2004


شنبه روز بدي بود
روز بي حوصلگي
وقت خوبي كه ميشد، غزلي تازه بگي...
..............................
مينويسم ،مينويسم از تو
تا تن كاغذ من جا دارد
با تو از حادثه ها خواهم گفت
گريه اين گريه اگر بگذارد
با تو از روز ازل خواهم گفت
فتح معراج ازل كافي نيست
با تو از اوج غزل خواهم گفت
مي نويسم ،همه ي هق هق تنهايي را
تا تو از هيچ ،به آرامش دريا برسي
تا تو در همهمه همراه سكوتم باشي
به حريم خلوت عشق ،تو تنها برسي
مي نويسم،مي نويسم از تو
تا تن كاغذ من جا دارد....
مي نويسم همه ي با تو نبودن ها را
تا تو از خواب مرا به با تو بودن ببري
تا تو تكيه گاه امن خستگي ها باشي
مي نويسم ،مي نويسم از تو
تا تن كاغذ من جا دارد
sayeh  ||  1:00 PM