سکوت،تنها صدای خداست

سايه و سكوت

سایه و سکوت

 

صفحه اصلی
ارتباط با من
لوگوی وبلاگ
 

 

 



Sunday, October 24, 2004


وقتي سايه مصمم مي شود !
يه چند روزيه كه با خودم قرار گذاشتم در مورد بعضي از كارهام تصميم هاي جدي بگيرم. گستره موضوعات مورد تصميم گيري! هم يه جورايي وسيعه ، البته اين تصميمات شايدم خيلي ساده باشن يا از نظر تو پيش پا افتاده ويا غيرمنطقي ،ولي براي سايه كه دنياي كوچكش نسبت به اين جهان لايتناهي خيلي ناچيزه و مربوط ميشه فقط به يه سياره خاص به اسم زمين،انقدر مهم هست كه بهشون صفت جدي بده.مثلا يكيش اينه كه تصميم گرفتم از داروهاي مسكن تا حد امكان استفاده نكنم،نه اينكه از درد كشيدن خوشم بيادا نه!احساس ميكنم اينجوري تحملم بيشتر ميشه و قدرت مقاومت جسمي ام ، از همه مهمتر اين داروها خودشون يه عالمه عوارض دارند وخيليم بدمزه اند!اين تصميم مربوط ميشه به حيطه پزشكي ماجرا.اما يه تصميم ديگه كه تقريبا يه جورايي مربوط ميشه به محدوده فلسفي اينه كه مي خوام مرتب به خودم يادآوري كنم كه من يه انسان خوشبختم ،به خاطر اينكه همه چيزهاي لازم براي خوشبخت بودن رو دارم و از همه مهمتر اينكه زنده ام و شانس زندگي كردن دارم.اگرم ميگم ميخوام به خودم يادآوري كنم به خاطر اينه كه گاهي يادم ميره ....اما...آهان!بعدي مربوط ميشه به مقوله اجتماعي و انسان دوستانه!ديگه دلم نمي خواد وقتي از كسي بدي مي بينم بشينم و هزار بار از صبح تا شب با يادآوري اون خودم رو عذاب بدم،ده بارم از شب تا صبح خوابشو ببينم و از خواب بپرم.البته نميگم ميخوام يه آدم ساده لوح بشم وبگذارم هر كسي هر كاري خواست بكنه ولي ميخوام تا جايي كه ميشه بدي آدم ها رو با خوبي جواب بدم.نمي خوام بدي ها به يادم بمونه و برام تبديل به كينه بشه بلكه ميخوام فقط برام شكل تجربه رو پيدا كنه!
گفتم تجربه ياد يه چيزي افتادم من ازاعماق وجود به اين اعتقاد دارم كه آدمها هيچ وقت اشتباه نميكنن! نه اينكه بگم هر كي هر كار ميكنه درسته ها!منظورم اينه كه ممكنه بعضي آدمها با توجه به شرايطي كه بهشون تحميل ميشه و طرز فكرو ذهنياتشون راجع به يه مسئله خاص يه تصميمي بگيرند و تعدادي ديگه با توجه به شرايط خودشون و ديدگاهشون يه تصميم ديگه بگيرند.صد درصد هر دو صاحب يه تجربه ميشن و از اين تجربه يه نتيجه ميگيرند فقط ممكنه نتيجه ي حاصل اون نتيجه اي نباشه كه فكر ميكردند.اما مهم اينه كه هر دوشون وقتي اون كار رو انجام ميدادند فكر ميكردند درستترين كاره. پس ديگه معني نداره بگيم اشتباه كرديم،ما فقط به نتيجه نرسيديم البته نتيجه اي كه انتظار داشتيم و الا همه كارها يه نتيجه داره.قبول داري؟
راستي يه لحظه ياد درس تصميم كبري افتادم ،به نظر شما كبري چقدر در مورد تصميمش مصمم بود؟
sayeh  ||  1:53 PM