سکوت،تنها صدای خداست

سايه و سكوت

سایه و سکوت

 

صفحه اصلی
ارتباط با من
لوگوی وبلاگ
 

 

 



Friday, December 10, 2004


اينم يه فكره ديگه!
مي دوني دارم به چي فكر ميكنم به اينكه كار شاعرها يه جورايي مثل كارآگاهان خصوصيه ،ميدوني چرا؟ به خاطر اينكه يه كارآگاه براي موضوعي كه داره تحقيق ميكنه،يه داستان زمينه درست ميكنه،بعدم با يه سري شواهد و مدارك ،كه سعي ميكنه اونها رو به بهترين نحو كنار هم بچينه انقدر شخصيت ها رو جابه جا ميكنه كه ممكنه داستان اصلي كاملا عوض بشه،اما بالاخره داستانش هموني ميشه كه بايد بشه(البته جز بعضي وقتها )،شاعراهم تا جايي كه من ميدونم ، همينطورند اول يه موضوع پيدا ميكنن بعد يه شعر ميگن و انقدر دو دو تا چهار تا ميكنن تا تكه هاي شعرسر جاي خودشون بشينن و شعر هموني بشه كه بايد (البته جز گاهي وقتها)،درست مثل چيدن تكه هاي پازل كنار هم.....اي بابا چقدر كارهاي شبيه به هم توي اين دنيا پيدا ميشه هااااااااااااا !!!!!
*
ديدين ،بعضي از آدمها چه فكراي فعالي دارن،عجب!

sayeh  ||  1:43 AM