سکوت،تنها صدای خداست

سايه و سكوت

سایه و سکوت

 

صفحه اصلی
ارتباط با من
لوگوی وبلاگ
 

 

 



Wednesday, September 14, 2005


امضاء:یک فرصت طلب!
فرض کن یه تقلبه،برای یک قسمت از پروژه ی تحقیقی جامعه شناسی،یا یک نظر سنجی برای ارائه دادن در یک قسمت از کنفرانس روانشناسی،یا 10 نمره آخر ترم یک دانشجوی طفلکیه برای درس اخلاق،یا ،یا موضوع تحقیق یک دانش آموز دبیرستانی برای درس ادبیات فارسی یا.....(حالا اینا چه ربطی به هم دارند؟احتمالاً همون ربطی که حسن صباح و فرقه ی اسماعیلیه به درس انقلاب دارند،که من مجبور شدم به خاطر 10 نمره ی پایان ترم ،روش تحقیق کنم و به خاطرش کنفرانس بدم. شما که میدونین ،به طور کلی همه چیز توی این دنیا به هم مربوطه!)به هرحال دلیل پیدایش این سوالات خیلی فرق نمیکنه،فقط میخوام نظرتون رو بدونم،راجع به یک سری کلماتی که همواره مورد استفاده ی همه بوده و شاید خیلی وقتها در محاوره ازشون استفاده کردیم مثل:
غرور،منطق،کلاس،تمدن،زیبایی،خوشبختی،کمال،شناخت،عشق ......
و خواهش میکنم،نظرتون،شامل تعریف شخصیتون و نوع برخوردی که با هرکدوم این واژه ها دارید باشه(از این جهت ببخشید، منظورم توی این وبلاگ نیست،چون از قدیم گفتن "مورچه چیه که کله پاچه اش باشه"، ولی خارج از اینجا،هیچوقت برای هیچکس تعیین تکلیف نکردم که چطور نظر بده،اما اینبار لازمه که این خواهش رو بکنم).
لطفاً به این سوال هم پاسخ بدید:
«گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟»
*
میشه یک لطفی بکنید به من؟از طرف من از همه ی دوستان و آشنایان و اقوام و بستگان،اهل محل،کسبه وبازار.... که دسترسی بهشون دارید، خواهش کنید،که این یک دونه مطلب رو بخونن و بهش جواب بدن؟؟؟(الان خودم رو توی آینه دیدم،قیافه ام خیلی شبیه فرصت طلبها شده هاااااا نه؟؟؟)
sayeh  ||  10:12 PM