سکوت،تنها صدای خداست

سايه و سكوت

سایه و سکوت

 

صفحه اصلی
ارتباط با من
لوگوی وبلاگ
 

 

 



Thursday, November 24, 2005


واقعا ببخشید،من متنبه ام الان به خدا.
*
شنیدی که قدیمیا گفتن:"زپلشک آید و زن زاید و مهمان عزیز ..." الان من مصداق بارز این ضرب المثلم.:دی
*
عرضم به خدمت شما که کلاسهای خودم کم بود،یه خبطیم کردم و اسمم رو برای کلاسهای کنکور کارشناسی ارشد نوشتم .دیگه یه روزایی میشه که از 6 صبح که از خونه میزنم بیرون ساعت 10 شب میام خونه.
*
تلفن خونمون قطع شده،دوباره فاتحه است که از طرف من برای جناب گراهام بل ارسال میشه.
*
مهمونم اومده برام،اونم چه مهمونی،از اونایی که باید بهشون جواب بدی(چشمک)بدجور فکرم مشغوله...
*
حالام که اومدم میبینم،هیشکی منو دوست نداره،من این درد رو به کی بگم؟
sayeh  ||  5:07 AM