سکوت،تنها صدای خداست

سايه و سكوت

سایه و سکوت

 

صفحه اصلی
ارتباط با من
لوگوی وبلاگ
 

 

 



Thursday, November 03, 2005


دلم برات تنگ شده بوداااااااااااااااااااااااااااااااااااااا>:D<
*
وقتی آدم از بی برنامه ای داره میمیره اینطوریه،یهو هزار و بیست و پنج تا کار در جهت های مختلف به سمتش هجوم میارند،که تا بیاد به خودش بجنبه و قطبششون رو هم جهت کنه،یه چند وقتی طول میکشه،
*
میدونی از چیه ماه رمضان خوشم میاد؟نمیگم.D: نه میگم،اینجاش رو که آدم سرش رو میگیره رو به آسمون،خداش رو به 1000 تا از قشنگترین اسمهاش قسم میده و از ته دلش میگه،"دلم دلتنگه و مهر تو میخواد/دلم رو در پی غمها نذاری."
*
یه مدت بود که زبونم حرف زدن ،گوشام شنیدن،و مغزم فکر کردن رو فراموش کرده بودند،اما خداوکیلی توی این چند وقتی که وقت نداشتم، کلاً موجود فعالی شده بودم،حالا بعدا شاید یه چیزهایی گفتم(چشمک)
*
عیدتونم مبارک.میشه فردا وقتی همه ی چیزهایی که دلتون خواست به خدا گفتین و همه ی حاجت های خودتون رو براش شمردین،آخر آخرش منم دعا کنین؟
*
همه ی همه ی همه ی قشنگترین ها و بهترینها و برترین های عالم رو برتون آرزو می کنم.
sayeh  ||  2:55 AM