سکوت،تنها صدای خداست

سايه و سكوت

سایه و سکوت

 

صفحه اصلی
ارتباط با من
لوگوی وبلاگ
 

 

 



Monday, January 16, 2006


کلاً،از آدمهای غرغرو،خوشم نمیاد(منظور آدمهاییه که یه بند شاکیند،وگرنه همه یه جاهایی از زندگی ممکنه کم بیارن و به زمسپین و زمان بد بگن که طبیعیه)آدمهایی که به قول خودشون دچار یأس فلسفی شدن و همه ی زجر و مصیبتی که سرشون اومده رو میچسبونن به ته دنیا،براشون فردایی وجود نداره،میدونی آخه مشکل به همین جا هم که ختم نمیشه،براشون حال هم وجود نداره،فقط توی گذشته موندن،و از اونجایی که توی گذشته موندنم امکان نداره،نتیجه گیری اخلاقی میشه اینکه اصلاً زمان براشون مفهوم نداره.منم که دارم این حرفهارو میزنم،مطمئن باش که مشکلاتم کم نیست،نفسم هم از جای گرم در نمیاد،اما خدارو شکر،چون «فردا روز دیگری است»
می دونی از چیش خوشم اومده یود،از اینکه با اون همه مشکلاتی که داشت،با سن کمش،با وجود اینکه تک تک خاطره های تلخش توی ذهنش بود و گاهیم به زبون می آوردشون،ولی نگاهش همیشه به آینده دلخوش بود،حیف که نمیشه داشته باشمش.
دقت کردی که وقتی مشکل نداری،انگار یه چیزی گم کردی؟؟؟؟
*
منظور من این بود؟؟؟؟نه دیگه.
sayeh  ||  12:52 AM